انسان ها در دوران حيات فردي و اجتماعي : سياسي به كرات تصميم گيري مي كنند و براساس هر تصميمي اقدام مي كنند و گاهي هم ناچارند براساس يك تصميم دست به انتخاب بزنند. شايد در بيشتر اوقات محور تصميم، اقدام و انتخاب منافع دنيوي افراد باشد، اما اين اصل هميشگي نيست و چه بسا انسان ناگزير به اتخاذ تصميم، اقدام و انتخابي باشد كه محور آن فراتر و ارزشمندتر از منافع دنيوي است. اگر انسان در بازه اي از زندگي خود در معرض چنين صحنه اي قرار گيرد قاعدتاً نتيجه عملي كه به آن روي مي آورد بدون لحاظ كردن مثبت و منفي و يا خوب و بد و يا صحيح و غلط بودن آن ماندگار خواهد بود و آثاري را به دنبال خواهد داشت. طبيعتاً عمل انجام شده به هر ميزان مهم و تعيين كننده باشد از آثار و تبعات گسترده تري برخوردار خواهد بود. آنچه كه عمل در حوزه فردي را با عمل در حوزه عمومي و عمل در حوزه عمومي را با عمل تاريخي در حوزه عمومي متفاوت مي كند، ارزش، جايگاه و نحوه عمل است كه حتماً آثار آن در نتيجه عمل منعكس خواهد شد. با توجه به آنچه ذكر شد عمل تاريخي در حوزه عمومي يك حركت ويژه است كه نبايد براي انجام آن رفتاري ساده لوحانه داشت. به روايت تاريخ يكي از مواقعي كه انسان تاريخي وارد دوره عمل تاريخي در حوزه عمومي مي شود آنجاست كه حوادث پرمخاطره رخ مي دهد. باز بنا به شهادت تاريخ هميشه در پشت صحنه حوادث پرمخاطره كساني قرار دارند كه شرايط موجود را در خلاف اميال و آرزوهاي خود مي بينند. به زعم آنها شرايط موجود به آنها اجازه جولان و نزديك شدن به خواسته هاي شان كه يا مغاير با نظر جمعيت معاصرشان است و يا اينكه صلاحيت و شايستگي رسيدن به آن خواسته را ندارند و يا اينكه از راه خلاف در پي كامياب شدن هستند را نمي دهد، از اين رو زيركانه با آن به ستيز برمي خيزند. چنانچه اين دسته از افراد براي رسيدن به هدف به آشوب روي آورند و در اين آشوب طلبي با تظاهر به پايبندي به ارزش هاي مشترك از آنها استفاده ابزاري كنند فتنه متولد مي شود.
تحليلي درباره موانع بصيرت
تحليلي درباره موانع بصيرت بصيرت به انسان قدرت تشخيص مسائل پيچيده سياسي و اجتماعي را ميدهد و او با درك و فهم درست واقعيتهاي جامعه، در هنگامه بحران و فتنه، حق را از باطل جدا ميكند و با نور معرفت الهي، در مسير مستقيم حركت مينمايد. اگر انسان بصير نباشد، گرفتار فتنهها ميشود و با كوري به بيراهه ميرود و در پرتگاه سقوط ميكند. مقام معظم رهبري بهويژه پس از انتخابات باشكوه 22 خرداد و فتنهانگيزي بدخواهان، بارها بر نقش بصيرت و اهميت بالاي آن تأكيد كردهاند. نويسنده:علي شيرازي
ايشان از جمله در ديدار مردم مؤمن و انقلابي چالوس، با بيان برخي نكات درباره مسائل كلي كشور و انقلاب، بصيرت را نياز اصلي جامعه خواندند و خاطر نشان كردند: بصيرت اجازه نميدهد «غبارآلودگي فتنه»، كسي را گمراه كند. معظم له بصيرت ملت را كند كننده تيغهاي دشمن دانستند و افزودند: «اگر بصيرت نباشد، انسان حتي با نعمت خوب، ممكن است گمراه شود و در راه بد، قدم بگذارد.» اما به راستي بصيرت چيست و موانع آن كدام است؟
بصيرت به معناي بينايي دل است. بينايي دل، برگرفته از قدرت تحليل صحيح است؛ قدرتي كه بتوان از واقعيتهاي جامعه جمعبندي ذهني براي خود پديد آورد و چيزي را شناخت. اين قدرت تحليل و بصيرت، بسيار مهم است. هر ضربهاي كه مسلمانان در طول تاريخ بشريت خوردهاند، از ضعف تحليل و بينايي دل بوده است.
بصيرت به انسان قدرت تشخيص مسائل پيچيده سياسي و اجتماعي را ميدهد و او با درك و فهم درست واقعيتهاي جامعه، در هنگامه بحران و فتنه، حق را از باطل جدا ميكند و با نور معرفت الهي، در مسير مستقيم حركت مينمايد. اگر انسان بصير نباشد، گرفتار فتنهها ميشود و با كوري به بيراهه ميرود و در پرتگاه سقوط ميكند.
آن چيزي كه بشر را به اين وادي ميكشاند و از قدرت تحليل صحيح و بينايي دل جدا ميسازد و به مسلمان ضربه ميزند، موانع اين عروجاند كه شناخت تك تكانها، ميتواند من و ما را در پيمودن راه مستقيم تا به هدف و رسيدن به بصيرت واقعي كمك كند.
دقيقاً به همين علت “موانع بصيرت” را معرفي ميكنيم تا در دوران فتنه، عاقلانه گام برداريم و با پرهيز از افتادن در دام فتنه، خود نيز عامل ايجاد فتنه نگرديم.
1- جهل
محمدبن مسلم به علي بن ابيطالب(ع) ميگويد: “اگر ميخواهي من همراه تو بجنگم، شمشيري به من بده كه مسلمان را از كافر تشخيص دهد. محمدبن مسلم حق و باطل را نميشناسد. جاهل به حقايق و واقعيتهاست. اين جهل جلوي بصيرت او را گرفته است. اگر جهل را در هم بشكند، هرگز چنين سخن نميگويد. اگر آگاه به عظمت علي(ع) بود كه چنين سخن گزافي نميگفت. امروز هم برخي از بي بصيرتيها، برخاسته از جهل افراد و گروههاست.
2- دنياپرستي
طلحه و زبير و خوارج، بيگانه از قرآن نبودند. خوب قرآن را بلد بودند. واژه واژه آن را ميدانستند. بعضي حافظ كل قرآن بودند. برخي از همينان اهل نافله و نماز شب بودند. بعضي حقانيت علي(ع) را هم ميدانستند، اما ميگفتند: “نماز پشت سر علي مقبولتر، ولي سفره معاويه چربتر است.” اينان با چشم، دنيا را دنبال ميكردند و كور شده بودند.
علي(ع) ميفرمايد: “والله اگر طلحه پيروز شود، نخستين قرباني او زبير است و اگر زبير پيروز شود، اولين قرباني او طلحه است.” امروز هم دنياطلبي و دنياپرستي و قدرتخواهي و پول دوستي و رياست طلبي برخي را كور كرده است.
3- شخصيت زدگي
امام صادق(ع) ميفرمايند: “كسي كه با معيار اشخاص وارد دين شود، همان افراد او را از دين بيرون ميبرند.” افراد را بايد با دين و حق محك زد، نه اينكه دين را با افراد! كدام زبير؟ حالا كه ميخواهي شخص را معيار قرار بدهي، زبير در كنار علي(ع) يا زبير در جنگ جمل؟! اگر ملاك زبير از بدو تا ختم شد، در برابر علي(ع) ميايستي و از دين خارج ميشوي.
اگر ربيع ابن خصيم به جاي شخصيت زدگي، معيارگرا و حقگرا بود، نميگفت: “ما با اهل قبله ميجنگيم”!! عمر سعد در كنار علي(ع) را ميشود تحسين كرد، اما عمر سعد در عاشورا را چه؟ ابن ملجم در كرسي نظم براي علي(ع) را ميشود ستود، اما ابن ملجم قاتل در مسجد كوفه را چه؟ منتظري در كنار امام قابل لطف است، اما منتظري در برابر امام خميني چه؟! ميرحسين نخست وزير امام يا ميرحسين ايستاده در برابر راه امام؟
ملاك و معيار، حق و اسلام و انقلاب و راه امام و ولايتند. امروز نيز شخص گرايي و شخصيت زدگي آفت بصيرت و بينايي دل است.
4- هواپرستي
علي (ع) ميفرمايد: “نگراني من از دو چيز است؛ تبعيت از هواي نفس و فراموشي قيامت.”
آن امام همام ميفرمايد: “آغاز پديد آمدن فتنهها، هواپرستي است.”
ببين امام سجاد(ع) در دعاي هشتم صحيفه سجاديه چه زيبا ميفرمايد: “خدايا! به تو پناه ميبرم از پيروي از هوي و هوس و مخالفت راه راست و از خواب غفلت و كوشش بر كار پر مشقت و ترجيح باطل بر حق.” اينها نتيجه هواپرستي است.
شخص هواپرست، ديگر حق بين و حق پرست نيست. هوي، بصيرتش را كور ميكند. وقتي كور شد از بالا به پايين سقوط مينمايد. بلعم باعور به مقام قرب الهي رسيد. مستجاب الدعوه شد، اما به علت هواپرستي مثل سگ شد.
5- خودمحوري
علي(ع) ميفرمايد: “اينها دنبال روش پيامبر(ص) نيستند. قيامتي را قبول ندارند. پناهگاهشان در مشكلات، خودشاناند.” خود را پيشواي خود قرار دادهاند. ملاك و معيار خودشاناند. براي آنها “من” مهم است. عامل سقوط شيطان هم همين “من” بود. وقتي خود مطرح شد، خدايي را نميبيند. حقي را نميشناسد. ديگر بصيرتي نيست كه بخواهد راه راست را ببيند و در آن راه گام بردارد.
6- سطحي نگري
فقط به زير پا نگاه ميكند. بالاتر را نميبيند. به علي(ع) ميگويد تو حق را نشناختهاي! راه تو درست نيست! فرقي بين علي(ع) و معاويه نميگذارد. چون عمق بين نيست، معاويه را مسلمان ميشمرد. جنگ علي و معاويه را جنگ دو حق ميداند و علي(ع) را از اين جنگ برحذر ميدارد. تصور ميكند جرياني كه انقلاب را نشانه رفته و آمريكا براي او هورا ميكشد، يك جريان در خط امام و مدافع ولايت و قانون است.
7- حجاب معاصرت
وقتي كه به مردم مدينه خبر رسيد حسين بن علي(ع) راكشته اند، گفتند: چه كسي جرات كرده او را بكشد؟! هياتي را به شام فرستادند. موضوع را بررسي كرد و خبر آورد: يزيد، قاتل حسين بن علي(ع) است. همان مردم گفتند: امام حسين(ع) در زمان حيات به ما گفت اگر يزيد حاكم شود، اسلام از بين ميرود ولي ما باور نكرديم. حجاب معاصرت مانع از ديدن حقيقت وجودي حسين شد و نگذاشت به تحليل صحيح سخن مولايشان بپردازند. حجاب معاصرت نگذاشت مردم عصر علي(ع)، او را تحمل كنند. فرمود فردا ميفهميد علي كه بود. فردا حقايق پنهان زندگي علي برايتان آشكار ميشود. پس از علي، عليشناس ميشويد. پس از علي، از علي دفاع ميكنيد. پس از عاشورا، همراه مختار و جزء توابين ميشويد.
اگر امروز سخنان رهبري را فهميديم و عمل كرديم و قدر ولايت را دانستيم مهم است. نبايد بگذاريم حجاب معاصرت، بصيرتمان را كور كند و علي زمان را ياري نكنيم.
8- وابستگي فاميلي
نوح گفت: خدايا! اين پسر من است.
خداوند فرمود: او از اهل تو نيست.
پسر زبير او را به وادي انحراف و بي بصيرتي برد. خدا دست نوح را ميگيرد و كمكش ميكند. قرآن مال و فرزند را فتنه ميداند. اين براي امتحان ماست. عشق به فرزند و همسر و فاميل، كورمان نكند كه در برابر حق بايستيم و يك عمر عملكرد مثبت خود را از بين ببريم.
9- گروه گرايي
حزب را غربيها پايه ريزي كردند تا با اختلاف افكني، آب را گل آلود كنند و از آن ماهي خود را بگيرند. همين حزب را با ترفند و جنگ رواني به بتي مبدل ميسازند كه فرد، “چشم بسته” خود را فداي ارزشهاي آن ميكند و بر اثر بي بصيرتي، گاه در مقابل ارزشهاي الهي و دين و انقلاب ميايستد.
به جاي معيار قرار دادن حق، حزب و گروه معيار قرار ميگيرد. اگر ملاك و معيار گروه و حزب و رئيس حزب و دسته شد، به وادي سقوط كشيده ميشويم.
اگر حزب را هم غربيها ساخته باشند يا از آن حمايت كنند كه تكليف روشن است.
علي(ع) در نهج البلاغه ميفرمايد: “قسمتي از حق و قسمتي از باطل را ميگيرند و به هم ميآميزند. آنجاست كه شيطان بر دوستان خود چيره ميگردد.”
امر بر عده اي مشتبه ميشود. بين مومن و منافق نميشود فرق گذاشت. در اين وادي تشخيص حق و باطل سخت است. تنها اهل بصيرت نجات مييابند. آنان كه دل به خدا سپرده اند، به او پناه برده و از او كمك ميطلبند. آنان كه مشمول لطف الهي اند، نجات خواهند يافت.براي پيمودن راه مستقيم تا هدف، به ايمان و بصيرت نيازمنديم. بصيرت را هم بايد از قرآن و ادعيه و نهج البلاغه و صحيفه سجاديه و تاريخ زندگي اولياء و عبرتها عاشورا و غدير بگيريم. ايمان را با تدبر در آيات الهي تقويت كنيم.
خالق اصلي حماسه سياسي جوانان خواهند بود
خبرگزاري موج - ستاد ساماندهي امور جوانان به رياست دكتر رئوفي نژاد استاندار زنجان تشكيل جلسه داد. استاندار زنجان:
خالق اصلي حماسه سياسي جوانان خواهند بود
به گزارش خبرگزاري موج، در اين جلسه دكتر رئوفي نژاد با اشاره به سالروز تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در دوم ارديبهشت سال 58 اظهار داشت: سپاه پاسداران در آن روز ظرفيت و امكاني بود كه امام راحل با درايت و دورانديشي و توجهي كه همواره به جوانان داشتند براي نقش آفرينان در حفظ، حراست و تثبيت و استحكام نظام جمهوري اسلامي ايران ايجاد نمودند.
وي افزود: بيش از 98 درصد مجموعه تشكيل دهنده سپاه جواناني بودند كه پرشور و با انگيزه قوي و ولايت پذيري، در حساس ترين و سرنوشت ساز ترين مقطع بعد از انقلاب حضور يافتند.
وي به فرمايش امام راحل در خصوص سپاه اشاره نمود و گفت: سپاه پاسداران در مقطعي بسيار كوتاه به جايي رسيد كه امام اظهار داشتند اگر سپاه نبود كشور هم نبود.
استاندار زنجان افزود: در اوج فشارهاي متوجه انقلاب كه خطرناك ترين و پرهزينه ترين آنها جنگ تحميلي بود وقتي امام نقش جوانان اين مرز و بوم را در قالب سپاه در عرصه دفاع از انقلاب بصورت عيني و عملي ملاحظه كردند، بزرگ ترين تجليل و تقدير نقش آفرينان سپاه همان مطلبي بود كه امام فرمودند.
دكتر رئوفي نژاد با بيان اينكه فرمان تاسيس سپاه همزمان با ورود به صحنه جان فشاني، ايثار و شهادت طلبي جوانان بود تصريح داشت: ماموريتي كه امام براي سپاه تعيين كرده بود نشان دهنده پتانسيل و ظرفيت بالايي بود كه امام به خوبي در جوانان آن زمان تشخيص داده بودند.
استاندار زنجان نقش همه جوانان را تعيين كننده و اثرگذار دانست و گفت: جمعيت جوان كشور مجموعه اي پر انرژي و اثر گذار در همه مقاطع و عرصه هاي كشور هستند كه بر همين اساس رهبر معظم همه دستگاههاي اجرايي را مسئول رسيدگي به امور جوانان نمودند.
وي تصريح داشت: در آينده كسي كمترين انحراف در مسير حركت و ارتقاء معنوي و فرهنگي جوانان توسط هيچ دستگاهي را نخواهد پذيرفت.
دكتر رئوفي نژاد همچنين با اشاره به سهم 57 درصدي اشتغال جوانان، نقش اين قشر را در تحقق حماسه اقتصادي بعنوان بخشي از شعار سال مهم عنوان نمود و گفت: نقش جوانان در خلق حماسه سياسي نيز تاثير گذار بوده و بر همين اساس بستر سازي مناسب براي تحقق اين امر وظيفه همه مسئولين مي باشد.
در اين جلسه برگزاري همايش حماسه سياسي جوانان با مسئوليت اداره كل ورزش و جوانان و حمايت وپشتيباني فرمانداران به تصويب رسيد.
ايجاد ظرفيتهاي جديد از ديگر مواردي بود استاندار زنجان بر آن تاكيد نمود.
گفتني است در جشنواره اتفاق، معرفي برترين سمنهاي جوان فعال سراسر كشور، 87 سمن از استان شركت نمود كه بيشترين تعداد تشكل شركت كننده در جشنواره اختصاص به استان زنجان داشت و 7 سمن نيز منتخب استان شد.
حافظ باباپور مدير كل راه و شهرسازي در خصوص مسكن جوانان نيز اظهار داشت: قريب 31 درصد متقاضيان و دريافت كنندگان مسكن مهر استان جوانان مي باشند.
همچنين از تعاوني هاي تشكيل شده در استان، 48 درصد و ثبت نام كنندگان در كاريابي هاي غير دولتي در سال گذشته، 89 درصد به جوانان گروه سني 15 تا 29 سال اختصاص داشت.
انصراف ها به نفع هاشمي آغاز شد
پزشكيان از كانديداتوري انصراف داد مسعود پزشكيان در گفتوگو با خانه ملت از انصراف خود براي ادامه حضور در عرصه رقابت براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم خبر داد و گفت: با توجه به حضور آيتالله هاشمي رفسنجاني دليلي براي ادامه عرصه انتخابات نديده و از ادامه رقابت انصراف خواهم داد. نماينده مردم تبريز، آذرشهر و اسكو در مجلس نهم در ادامه اين مطلب افزود: ثبتنامهاي جديد جو رقابتي را به وجود آورده است و بايد منتظر اعلام نظر شوراي نگهبان درخصوص كانديداها بود. اعلام انصراف 3 كانديدا در ديدار قريبالوقوع با رفسنجاني در پي ورود هاشمي رفسنجاني به عرصه انتخابات، شنيده شده 3 تن از داوطلبان رياست جمهوري قصد دارند در ديداري با وي انصراف خود را از كانديداتوري اعلام كنند. با توجه به حضور آيتالله هاشمي رفسنجاني دليلي براي ادامه عرصه انتخابات نديده و از ادامه رقابت انصراف خواهم داد حسن روحاني، محمد شريعتمداري و محمدرضا عارف از جمله چهرههاي اصلاحطلب هستند كه در روزهاي اخير براي نامزدي در انتخابات يازدهم ثبتنام كردند اين افراد قبل و بعد از اعلام كانديداتوري گفته بودند كه در صورت ورود هاشمي رفسنجاني به صحنه انتخابات، به نفع وي از نامزدي انصراف مي دهند. شنيده شده اين سه تن با يكديگر توافق كردهاند ظرف روزهاي آتي در ديدار با رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، ضمن اعلام انصراف از كانديداتوري، حمايت خود از هاشمي را اعلام كنند. همچنين مسئول ارتباط با رسانه ستاد انتخاباتي حسن روحاني گفته است: پس از ثبتنام آيتالله هاشمي رفسنجاني در دقايق پاياني آخرين روز مهلت ثبتنام داوطلبان انتخابات رياست جمهوري و طبق موضعگيريهاي قبلي حسن روحاني، احتمالا وي طي روزهاي آتي از انتخابات كنارهگيري كند. متقي اظهار كرده: البته هنوز موضع رسمي ستاد يا شخص آقاي روحاني اعلام نشده است ولي با توجه به اظهارنظرهاي پيشين ايشان، به نظر ميرسد در روزهاي آتي اين اتفاق (اعلام انصراف روحاني) بطور رسمي اعلام شود. همچنين گفته شده است كه موضع رسمي حسن روحاني فردا همچنين اعلام خواهد شد. فرآوري: عطالله باباپور بخش سياست تبيان منابع: مشرق/ فاذسانصراف ها به نفع هاشمي آغاز شد
كانديداهاي اصلاحات در طي ماه هاي اخير و اظهارات انتخاباتي خود هميشه گفته اند كه در صورت آمدن هاشمي يا خاتمي از عرصه كنار گيري خواهند كرد كه حال خبرهايي با ثبت نام دقيقه نود هاشمي به گوش مي رسد.