به وبلاگ انتخابات سال 92،انتخاباتي كه شعار حماسه سياسي را محقق مي كند خوش آمديد

امام خميني: بايد جريان انتخابات، يك جريان صحيح باشد


انتخابات آزاد‌انه و آگاهانه از ويژگي‌هاي بارز و آشكار نظام سياسي و حكومتي اسلام است كه امروز به صورت نظام جمهوري اسلامي ايران تجلي دارد و تجربه مي‌شود.
يكي از مشخصه‌هاي مهم و محوري انتخابات پرطراوت و داراي بالاترين مراتب سلامت، اين است كه با خواست و عزم مردم و حضور گسترده همه اقشار انجام شود و رفع مشكلات و تنگناهاي آنان در امور وبنيادي فرهنگ و اقتصاد و سياست را سرعت و شتاب بخشد.
نظام جمهوري اسلامي ايران ثمره عيني و عملي انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني است و همان‌گونه كه انقلاب ما با حضور وسيع مردم مسلمان و مبارزات سخت آنان با رژيم ستمشاهي براي تحقق جامعه‌اي بالنده و داراي رونق و پيشرفت در امور فرهنگي و سياسي و اقتصادي به بار و ثمر نشست، نظام اسلامي نيز بايد همان وسعت حضور مردم و خواست‌هاي آنان را به عينيت برساند. زيرا اين مردم صبور و مقاوم و رنجديده هستند كه علاوه بر به پيروزي رساندن انقلاب و تشك?ل نظام، در برابر همه توطئه‌ها ايستادند و به ويژه با حضور حماسي خود در صحنه و پشت صحنه، دوران هشت ساله دفاع مقدس را با حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور و به عقب‌نشيني واداشتن دشمنان، به نقطه پايان رساندند.
اين مردم، همچنان پايدار و مقاوم هستند و در صحنه حضور دارند و به ياري اسلام و انقلاب و نظام مي‌شتابند و در صيانت از استقلال كشور از جان و مال مايه مي‌گذارند.
انتخابات رياست جمهوري كه در پيش است بيش از هر چيز به حضور مردم نيازمند است و اگر بخواهيم اين حضور را همچون گذشته با اتحاد و اقتدار مشاهده كنيم بايد بكوشيم تا جريان انتخابات به طور صحيح تحقق يابد و اين از وظايف اصلي نظام اسلامي است كه اهرم‌ها و مراكز نظارتي را به طور مستقل و به دور از وابستگي‌هاي جناحي، براي انجام اين ماموريت مهم آماده كند.
آنچه پيش رو داريد، رهنمودهاي حضرت امام خميني در موضوع انتخابات است كه در 12 اسفند 1362 و در ديدار با وزير و استانداران سراسر كشور ايراد كردند. موضوعات مطرح در اين ديدار عبارتند از نقش اساسي مردم در امور كشور، نظارت در اجراي صحيح انتخابات، و معيار و ميزان در موفقيت‌ها.
***
بسم‌الله الرحمن الرحيم
از خداي تبارك و تعالي توفيق همه آقايان را و همه خدمتگزارها را مي‏خواهم كه به اين ملت مظلوم براي خاطر خدا خدمت كنند. در قضيه استانداران و آنهايي كه توابع آنها هستند، دو مطلب را مي‏خواهم عرض كنم. يكي اينكه توجه دارند آقايان كه تا ملت در كار نباشد، نه از دولت و نه از استانداران كاري نمي‏آيد. يعني، همه دستگاههاي دولتي به استثناي ملت كاري از او نمي‏آيد. از اين جهت همه مان و شما آقايان همه و آنهايي كه در اختيار شما هستند، همه بايد كوشش بكنيد كه رضايت مردم را جلب بكنيد در همه امور. در سابق مردم نه دولت را از خودشان مي‏دانستند، نه انتخابات را از خودشان مي‏دانستند، نه همه رؤسا را، هيچ كدام را از خودشان نمي‏دانستند، جدا مي‏دانستند. ولهذا نه شركت مي‏كردند به طوري كه بايد، مگر آنجايي كه فشار و اينها بود، و نه در مشكلات با دولت هيچ وقت همراهي نمي‏كردند. اگر كارشكني نمي‏كردند، همراهي نمي‌كردند. شما مطمئن باشيد كه در اين مشكلاتي كه براي كشور ما پيدا شد ـ بعد از پيروزي ـ كه يك مشكلاتي بود كه هر دولتي را كمرش را خم مي‏كرد، اينكه دولت ايستاده است و بخوبي دارد عمل مي‏كند براي اين است كه مردم هستند، كمك مردم است، هر جا هر نقيصه‏اي پيدا مي‏شود مردم دنبالش هستند، براي رفعش دنبالش هستند. امروز مردم اين طور نيست كه دولت را از خودشان جدا بدانند يا انتخابات را انتخابات فرمايشي بدانند و از غير بدانند. امروز مردم مي‏دانند كه دولت از خودشان است و انتخابات هم از خودشان است.
لزومت خدمت نمودن مسئولان به مردم
شما بايد كوشش كنيد كه اين چيزي كه الآن در ذهن مردم هست، كه دولت را از خودشان مي‏دانند و انتخابات را از خودشان مي‏دانند، اين از دل آنها بيرون نرود. يعني، شما در طول خدمتي كه انجام مي‏دهيد خداي تبارك و تعالي را در نظر داشته باشيد. شما مسئول هستيد پيش خدا. فردا از شما سؤال مي‏شود. اينجا هم بر فرض اينكه بتوانيد يك چيزي را خداي نخواسته عمل كنيد و مخفي نگه داريد، پيش خدا مخفي نيست، پيش ملائكة‌الله مخفي نيست، يك روزي به آن مي‏رسد انسان. از اين جهت نسبت به مردم هر چي مردم ضعيفترند بيشتر، عكس سابق كه هر چي قويتر بودند، با خانها رفتارشان چطور بود، با مثلاً آنهايي كه دارا بودند چطور بود، با سرمايه دارها چه جور بود، با مردم ضعيف هيچي. شما عكس كنيد مسئله را، يعني آن طوري كه با مردم ضعيف و مستضعف و محروم رفتار مي‏كنيد، بهتر باشد از آني كه با ديگران رفتار مي‏كنيد، با همه خوب، اما اينها دلشكسته‏اند اينها محروم بودند در طول تاريخ، اينها زحمت ديدند، اينها در انقلاب خدمت كردند، اينها امروز جوانهايشان را مي‏دهند، آن طبقه مرفه اگر هم باشد كمي از آنها داخل اين امور هستند، خيلي نيستند. بنابراين ما بايد اين طبقه از مردم را براي خاطر خدا و براي حفظ حيثيت جمهوري اسلامي‏حفظ بكنيم. در همه قشرها در همه كارها با آنها خوشرفتاري كنيد. يك وقت خداي نخواسته يكي را كار دارد بيايد در آنجا، فراش راهش ندهد، يا مدتي معطل بشود يا توي اتاق نگذارند بيايد، اينها اين طور نباشد. اينها كارهايي بود كه بر خلاف رضاي خدا بود و سابق مي‏كردند، شما بايد عكسش باشد. اين يك مسئله است كه راجع به همه كارهايي كه شما مي‏كنيد متوجه باشيد كه خدا حاضر است در همه جا، و متوجه همه مسائل هست و ثبت مي‏شود كارهاي ما و پيش خدا مي‏رود، بعدها، يعني درقيامت پيش خودمان هم باز مي‏شود اعمالمان. ازاين جهت‏اين يك سفارش است كه عرض مي‏كنم.
توصيه به حُسن اجراي انتخابات
يك سفارش ديگر راجع به انتخابات است. شما هر چه هم خوب رفتار كنيد آنهايي كه بايداشكال كنند مي‏كنند. ما كاري به اشكال آنها نداريم. آنها از اول اشكال مي‏كردند حالا هم اشكال مي‏كنند. قبل از اين هم كه انتخاباتي در كار باشد، صحبت انتخابات همچو كه نزديك شد شروع كردند به اينكه اين انتخابات آزاد نيست، مردم هيچ وقت نمي‏روند پاي صندوقها، چه خواهند كرد. اينها بعدها هم خواهند گفت. اينجا ما كار نداريم، ما خودمان بين خودمان و خداي تبارك و تعالي بايد فكر بكنيم كه شما مسئول اين مسئله هستيد، هم مسئول كار خودتان و هم مسئول مسئولين ديگري كه تحت نظر شما هستند هستيد، كه جريان انتخابات يك جريان صحيح باشد. هيچ كس در انتخابات بر ديگري مقدم نيست، همه افراد ملت يك جور هستند در انتخابات، يعني همان آدمي‏كه يك كار كوچكي انجام مي‏دهد با آن كسي كه در رأس همه امور هست در باب انتخابات هيچ با هم فرقي ندارند، اين يك رأي دارد، آن هم يك رأي دارد. اين يك جور بايد با او عمل بشود، با آن هم يك جور عمل بشود. بنابراين، توجه به اينكه انتخابات جوري باشد كه مردم‏پسند باشد، نه جوري باشد كه فرض كن خان‏پسند باشد، ما او را مي‏خواهيم. مردم‏پسند باشد، يعني مردم احساس بكنند به اينكه مسئله انتخابات به آن طوري كه قانون انتخابات گفته است، به آن طوري كه اسلام مي‏خواهد دارد عمل مي‏شود. عمل مال شماست، قانون يك ثبتي است كه مي‏شود، يك وظيفه‏اي تعيين مي‏كند، لكن آني كه مهم است در مقام عمل است. مقام عمل جوري باشد كه تطبيق بكند با قانون، و مردم راضي باشند در عمل. و توجه به اين معنا هم از لازمات است كه توجه بكنيد كه اخلالگرها نيايند خرابكاري بكنند. بلااشكال در زمان انتخابات يك دسته اخلالگر هم پيدا مي‏شوند كه مي‏خواهند خدشه‌دار بكنند و مي‏خواهند هياهو بكنند، اين كارها را بكنند. اين را با شدت جلويش را بگيرند كه اخلال نكنند. بايد آرام هر كه مي‏آيد رأيش را آرام بدهد. كسي بيايد مثلاً نزديك صندوق باشد بخواهد كه اخلال بكند، يا كساني باشند كه در نزديك صندوق بخواهند به مردم بگويند به اين رأي بدهيد ديگر اين كارها نيست. تبليغات كه هركس كرده است در موارد خودش يك حدودي دارد، مي‏كند. آنجا ديگر جاي اين حرف نيست كه آنجا بايستند و بگويند فلاني خوب است، فلاني بد است. اين حرفها همه‌اش بايد جلوگيري بشود تا ان‏شاءاللّه‏ يك انتخابات خوبي داشته‏باشيم. و من اميدوارم كه موفق بشويد در اين امر، و مردم هم حاضرند در انتخابات، حاضر مي‏شوند در انتخابات، براي اينكه مردم، كشور را حالا از خودشان مي‏دانند و مي‏دانند كه سرنوشت كشور با انتخابات است. اين طور نيست كه حالا بگويند ما انتخاب كنيم براي كي. انتخاب مي‏كنند براي خودشان. پيشتر اين حرف بود كه خوب، به ما چه ربط دارد انتخابات، به ما كاري ندارند، آنها به مصالح ما كاري ندارند. اما امروز اين حرف نيست، مردم شركت مي‏كنند و من اميدوارم كه هرچه بيشتر شركت بكنند در انتخابات. اين وظيفه‏اي است الهي، وظيفه‏اي است ملي، وظيفه‏اي است انساني، وظيفه‏اي است كه ما بايد عمل به آن بكنيم، همه مان بايد در انتخابات شركت بكنيم. شما بايد در حسن جريان انتخابات جديت بكنيد، و مردم هم ان‏شاءاللّه‏ وارد بشوند و رأي بدهند. و شما منتظر اين نباشيد كه انتخاباتي كه مي‏كنيد بعدها به شما چيزي نگويند، ولو مي‏گويند اين معلوم است، يعني به شما نه، به همه مي‏گويند، "نه، انتخابات چيزي نبود و مردم هم نرفتند و مردم چه نكردند" و از اين مسائل گفته مي‏شود، لكن ما بايد راه خودمان را پيش بگيريم.
ميزان و معيار در موفقيت‏ها
يك مسئله ديگر اين مسئله جنگ است كه من يك نكته را مي‏خواستم عرض كنم به آقايان و مردم هم بدانند اين نكته را. ميزان در اينكه جنگ ما خوب است يا بد، تبليغاتي است كه در خارج مي‏شود. هر جا هر چه بيشتر تبليغ بر ضد مي‏شود، معلوم مي‏شود كه اينجا زيادتر است. مثلاً در آنجايي كه در طول اين مدت آنجاهايي كه ما بيشتر ـ مثل خرمشهر ـ كه بيشتر از جاهاي ديگر ما پيروزي داشتيم، آنجا بيشتر تبليغات مي‏كردند. من امروز وقتي ملاحظه مي‏كنم مي‏بينم از هميشه الآن بيشتر تبليغات بر ضد مي‏شود ـ از هميشه ـ مثلاً در رأس اخبار، هيچ وقت بنابراين نبود. آن وقت دروغهايي كه در آنجاها گفته مي‏شود اينكه اين ايرانيها چطور شدند، اينها از بين رفتند، دور و برشان را گرفتند، محاصره‏شان كردند، از بين بردند. يك دفعه مي‏گويد: عراق مي‏گويد ما سي هزار نفر كشتيم، يك دفعه مي‏گويد: هجده هزار نفر، امروز مي‏گفتند پنجاه هزار نفر، خوب، فردا هم لابد مي‏گويند دويست هزار نفر. آنها هر وقت شكست زيادتر باشد، و به عبارت ديگر حجم شكست آنها موافق با حجم تبليغاتشان است. هر چه تبليغاتشان زياد بشود، اين ميزاني است كه بايد ملت توجه كند، هر جا ديدند كه زيادتر هياهو مي‏كنند، زيادتر راجع به شكست ما مي‏گويند، بدانيد كه آنجا ما پيروزمند زيادتر بوديم. مثل حالا، حالايي كه موارد حساس ـ چيز را، آن ـ جبهه را گرفتند اينها، حالا آنهاآمدند مي‏گويند يك وقت مي‏گويند، كه اصلاً در عراق هيچ وقت جنگ نبوده، اين در راديو عراق بود، كه ما درايران جنگ كرديم و همه كشته‏ها در ايران افتاده، فردايش يادش مي‏رود اين را گفته است ـ يا اينكه نمي‏فهمد ـ مي‏گويد كه از عراق ما بيرون كرديم اينها را. يك وقت هم مي‏گويد تمام لاشه‏هايشان در عراق افتاده‏اند چطور، يا محاصره شان كرديم ـ نمي‏دانم ـ ريختيمشان به دريا، به آب ريختيم آنها هم شنا بلد نبودند نتوانستند خارج بشوند رفتند چه شدند. ممكن است كه بعض اذهان ساده يك وقت باور كنند اين مسائل را، باور نكنيد، مسئله اين طور نيست. پيروزي حالا بهتر از همه پيروزيهايي است كه ما تا حالا داشتيم. و آن طوري كه بعض آقايان آمده بودند مي‏گفتند، يك مسئله‏اي است كه بايد جنگهاي دنيا از آن چيز ياد بگيرند. ـ مسائلي كه اينها در اين چيز كردند ـ آن طوري كه به من نقل كردند، مسائلي كه در اينجا اينها عمل كردند، مسائل بسيار بزرگي بوده است كه بايد دنيا، آنهايي كه جنگ مي‏خواهند بكنند، از اينها ياد بگيرند. در هر صورت بايد ما توجه بكنيم به اينكه نبادا يك وقتي مردم تحت تأثير يك همچو مسائلي بروند، خيال كنند كه پس لابد يك مطلبي هست كه اينها اين طور مي‏گويند. وقتي مطلبي باشد آنها صد مقابلش مي‏كنند. وقتي آن چيزي كه زياد بر آنها صدمه وارد كرده، آنها زيادتر مي‏كنند. الآن معلوم است صدمه اين جنگ بر دوش امريكا وارد شده است، مي‏بينيد كه چه مي‏كند در اينجا، مي‏آيد در خليج فارس چه مي‏كند،نمي‏دانم در كجا چه مي‏كند، هياهو مي‏كند كه مانمي‏گذاريم چه بشود، از اين حرفهايي كه مي‏زنند و هيچ وقت هم فايده‏اي ندارد. در ساير جاها، فرانسه هم همين طور، انگلستان هم همين طور، همه اينها چون سنگيني جنگ بر آنها واقع شده است و اينجا مي‏بينند غيرمسائل ديگري است، اينجا يك مسئله بالاتر از مسائل ديگر است، از اين جهت آنها تبليغاتشان هي زياد مي‏شود و تشرهايشان هي زياد مي‏شود، به خيال اينكه ما از اين تشرها مثلاً مي‏ترسيم. خوب، ما ديديم كه امريكا هيچ كاري از اونمي‏آيد. ايران آمد معلوم شد چكاره است. در لبنان با اينكه يك عده زيادي نبودند، لبنانيها بسيارشان با خود آنها هستند، دولتشان هم كه با آنهاست، در لبنان آن طور وضع برايشان پيش آوردند كه هيچ كدامشان نماندند. فرانسه هم حالا دارد بهانه پيدا مي‏كند و فرار مي‏كند. خوب ما اينها را مي‏شناسيم كه اينها هياهوشان زيادتر است، يعني اصل بناي استعمار از اول اين بوده است كه با هياهو كارش را پيش ببرد، با تشر كارش را پيش ببرد. مثلاً فرض كنيد يك مسئله‏اي در مجلس سابق واقع مي‏شد، در زماني كه مرحوم مدرس هم در آن مجلس بودند، يك قضيه‏اي واقع مي‏شد، آنها يك مسئله‏اي را مي‏خواستند از ايران، يك وقت مي‏آمدند، اگر ايران يك سستي مي‏كرد، يك كشتي از انگلستان مي‏آمد در نزديكهاي درياهاي ما. همين اسباب اين مي‏شد كه اينها عقب نشيني مي‏كردند. از اين ور روسيه يك وقتي يك اولتيماتومي داده بود(1)و ارتشش هم شروع كرده بود به آمدن و در خودآنها هم اين را گفتند، يك چيزي را از مجلس مي‏خواستند هيچ كس جرأت نمي‏كرد صحبت كند، مرحوم مدرس رفت گفت، حالا كه ما بايد از بين برويم چرا با دست خودمان از بين برويم، بگذار آنها از بين ببرند. اين را ديگران هم قبول كردند و رأي بر خلاف دادند و هيچي هم نشد. اينها هميشه بنايشان اين است كه با هياهو و جنجال، يا خودشان يا به دست نوكرهايشان هياهو كنند، جنجال بكنند كه ما را عقب بنشانند و مسئله اين طور نيست. و من اميدوارم كه ان‏شاءاللّه‏ اين جنگ بزودي خاتمه پيدا كند و ان‏شاءاللّه‏ به نفع اسلام به نحو احسن خاتمه پيدا كند.
(صحيفه امام، ج 18، ص 383 - 378)
* پاورقي:
1 - اشاره است به اولتيماتوم حكومت تزاري روسيه به ايران در اوائل جنگ جهاني اول.
* جريان انتخابات يك جريان صحيح باشد. هيچ كس در انتخابات بر ديگري مقدم نيست، همه افراد در انتخابات يك جور هستند
* بايد توجه شود كه انتخابات جوري باشد كه "مردم‌پسند" باشد، نه جوري باشد كه "خان‌پسند" باشد
* مردم كشور را از خودشان مي‌دانند، و مي‌دانند كه سرنوشت كشور با انتخابات است
* مردم بايد احساس بكنند كه مسئله انتخابات آن طوري كه قانون انتخابات گفته است، آن طوري كه اسلام مي‌خواهد دارد عمل مي‌شود


1
X